معنی ingérer
ingérer
بلعیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با ingérer
inférer
inférer
اِستِنباط کَردَن، اِستِنتاج
دیکشنری فرانسوی به فارسی
insérer
insérer
دَرج کَردَن، دَرج کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ignorer
ignorer
نادیدِه گِرِفتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
intégrer
intégrer
یِکپارچِه کَردَن، اِدغام کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
digérer
digérer
هَضم کَردَن، هَضم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ingerir
ingerir
بَلعیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ingerir
ingerir
بَلعیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
gérer
gérer
مُدیریَّت کَردَن، مُدیریَّت کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی