معنی ingérable
ingérable
غیرقابل اداره، غیرقابل مدیریّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با ingérable
inférable
inférable
قابِل اِستِنباط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inopérable
inopérable
غِیرِفَعّال، غِیرِقابِلِ اِجرا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
incurable
incurable
غِیرِقابِلِ دَرمان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
incurable
incurable
غِیرِقابِلِ دَرمان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
gérable
gérable
قابِلِ مُدیریَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی