معنی indemne
indemne
بی خسارت، بدون آسیب، بی صدمه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با indemne
interne
interne
داخِلی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
indigne
indigne
بی اِحتِرام، بی لِیاقَت، ناشایِستِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
insomne
insomne
بی خواب، بی خوٰابی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
indegno
indegno
بی اِحتِرام، بی لِیاقَت، ناشایِستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inademen
inademen
آسپیرِه کَردَن، اِستِنشاق، اِستِنشاق کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
inden
inden
تورَفتِگی، مِحوَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی