معنی incontrôlable
incontrôlable
غیرقابل کنترل، غیرقابل مهار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با incontrôlable
incontrolable
incontrolable
غِیرِقابِلِ کُنترُل، غِیرِقابِلِ مَهار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
contrôlable
contrôlable
قابِلِ کُنتُرُل
دیکشنری فرانسوی به فارسی