معنی inconnu
inconnu
ناآشنا، ناشناخته
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با inconnu
reconnu
reconnu
پَذیرُفتِه شُدِه، شِناختِه شُدِه اَست، شِناختِه شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
insonne
insonne
بی خواب، بی خوٰابی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
connu
connu
مَعلوم، شِناختِه شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی