معنی inactivité
inactivité
بی تحرّکی، عدم فعّالیّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با inactivité
réactivité
réactivité
پاسُخ دِهی، وَاکُنِش پَذیری، وَاکُنِشِیَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bioactivité
bioactivité
زیست فَعّالی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inattività
inattività
بی تَحَرُّکی، عَدَمِ فَعّالیَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Inactivity
Inactivity
بی تَحَرُّکی، عَدَمِ تَحَرُّک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
activité
activité
فَعّالیَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی