معنی impur
impur
ناپاک، نجس
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با impur
impor
impor
وارِداتی، وارِدات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
impuro
impuro
ناپاک، نَجِس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
impor
impor
اِجرایِ قانون کَردَن، تَحمیل کُنَد، تَحمیل کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
impuro
impuro
ناپاک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
impuro
impuro
ناپاک، نَجِس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی