معنی impuissance
impuissance
بی پناهی، ناتوانی جنسی، بی قدرتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با impuissance
impuissant
impuissant
بی دِفاع، ناتَوَان، بی قُدرَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی