معنی imitation
imitation
تقلید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با imitation
limitation
limitation
مَحدودِیَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Limitation
Limitation
مَحدودِیَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Imitation
Imitation
تَقلِید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
incitation
incitation
تَحرِیک، مُشُوِّق، تَرغِیب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
agitation
agitation
آشوب، آشُفتِگی، بی قَراری، اِضطِراب، شُلوغی، شور و شُوق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Visitation
Visitation
بازدید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
irritation
irritation
تَحرِیک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
invitation
invitation
دَعوَت، دَعوَت نامِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
initiation
initiation
آغاز، شُروع
دیکشنری فرانسوی به فارسی