معنی huiler
huiler
روغن زدن، روغن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با huiler
hurler
hurler
زوزِه کِشیدَن، فَریاد زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
huilen
huilen
زوزِه کِشیدَن، گِریِه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
heiter
heiter
با دِلِ شاد، شاد، خوشدِل، شاداب
دیکشنری آلمانی به فارسی
heiser
heiser
بِه طُورِ خَشِن، خَشِن، گُراز مانَند
دیکشنری آلمانی به فارسی
heilen
heilen
دَرمان کَردَن، شَفا دَهَد
دیکشنری آلمانی به فارسی
guider
guider
راهنَمایی کَردَن، بَرایِ راهنَمایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
humilier
humilier
تَوَاضُع کَردَن، تَحقِیر کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
huileux
huileux
چَرب، رُوغَنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ruiner
ruiner
ویران کَردَن، خَراب کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی