معنی hospitaliser
hospitaliser
بستری کردن، بستری شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با hospitaliser
hospitalier
hospitalier
مِهمان نَواز، بیمارِستان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
hospitalizar
hospitalizar
بَستَری کَردَن، بَستَری شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
hospitalizar
hospitalizar
بَستَری کَردَن، بَستَری شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی