معنی hospitalier
hospitalier
مهمان نواز، بیمارستان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با hospitalier
hospitaliser
hospitaliser
بَستَری کَردَن، بَستَری شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
hospitalité
hospitalité
مِهمانداری، مِهمان نَوازی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inhospitalier
inhospitalier
ناجِح، غِیرِ مِهمان نَواز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
hospitalizar
hospitalizar
بَستَری کَردَن، بَستَری شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
hospitalizar
hospitalizar
بَستَری کَردَن، بَستَری شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
hospitaleiro
hospitaleiro
مِهمان نَواز
دیکشنری پرتغالی به فارسی