معنی hacher
hacher
ریز ریز کردن، خرد کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با hacher
tacher
tacher
لَکِّه اَنداختَن، لَکِّه دار کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cacher
cacher
پِنهان کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
hacer
hacer
اَنجام دادَن، اَنجام دَهید، ساختَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
hacken
hacken
بُریدَن، خُرد کَردَن، ریز ریز کَردَن، هَک کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
hanter
hanter
تَعقِیب کَردَن، خالی اَز سَکَنِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
gaucher
gaucher
چَپ دَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
gâcher
gâcher
اِفراط کَردَن، خَراب کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rocher
rocher
سَنگی بودَن، سَنگ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mâcher
mâcher
جَویدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی