معنی habiter
habiter
سکونت داشتن، زندگی می کنند، ساکن شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با habiter
habituer
habituer
عادَت دادَن، عادَت کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
habitar
habitar
سُکونَت داشتَن، ساکِن، ساکِن شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
habitar
habitar
ساکِن شُدَن، ساکِن، سُکونَت داشتَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
haleter
haleter
آه کِشیدَن، نَفَس نَفَس زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
habituel
habituel
رایِج، مَعمولی، عادّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
habiliter
habiliter
تَوانا کَردَن، تَوانمَند کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
hésiter
hésiter
تَردِید کَردَن، تَردِید کُنید، تَزَلزُل کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
hériter
hériter
اِرث بُردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
saboter
saboter
خَرابکاری کَردَن، خَرابکاری
دیکشنری فرانسوی به فارسی