معنی habitation
habitation
مسکن، سکونت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با habitation
habituation
habituation
عادَت پَذیری، عادَت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Habitation
Habitation
مَسکَن، سُکونَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hésitation
hésitation
تَرَدُّد، تَردِید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
habitación
habitación
مَسکَن، اُتاق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cohabitation
cohabitation
هَمزیستی، زِندِگی مُشتَرِک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Sanitation
Sanitation
بِهداشت، سِرویس بِهداشتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cohabitation
Cohabitation
هَمزیستی، زِندِگی مُشتَرِک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Habituation
Habituation
عادَت پَذیری، عادَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sanitation
Sanitation
بِهداشت، سِرویس بِهداشتی
دیکشنری آلمانی به فارسی