معنی grossier
grossier
اهانت آمیز، بی ادب، بی احساس، زشت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با grossier
grossir
grossir
چاق شُدَن، بُزُرگتَر شَوَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
grosseiro
grosseiro
بی اِحساس، بی اَدَب، زِشت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
brosser
brosser
بُرِس کِشیدَن، قَلَم مُو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
grosir
grosir
عُمده، عُمده فُروش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی