معنی grognant
grognant
خرخره کننده، غرغر کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با grognant
grondant
grondant
غُرِّش کُنَندِه، غُرغُر کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
geignant
geignant
نالان، نالِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Pregnant
Pregnant
باردار، حامِلِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
prägnant
prägnant
بِه طُورِ مُختَصَر، مُختَصَر، بِه طُورِ مُختَصَر و مُفید
دیکشنری آلمانی به فارسی
gagnant
gagnant
بَرَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
régnant
régnant
حاکِم، غالِب
دیکشنری فرانسوی به فارسی