معنی gravier
gravier
دانه های سخت، سنگریزه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با gravier
gracier
gracier
عَفْوْ دادَن، عَفو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
graver
graver
حَکّاکی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
gravieren
gravieren
حَکّاکی کَردَن، حَکّاکی
دیکشنری آلمانی به فارسی
gravité
gravité
تیرِگی، جاذِبِه، تیرِه روی، شِدَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
raviver
raviver
اِحیاء کَردَن، زِندِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
gravità
gravità
تیرِه روی، شِدَّت، جاذِبِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gravar
gravar
مالیات گِرِفتَن، مالیات
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
grazie
grazie
تَشَکُّر، مُتَشَکّرم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gravar
gravar
حَکّاکی کَردَن، بَرایِ ثَبت
دیکشنری پرتغالی به فارسی