معنی générer
générer
ایجاد کردن، تولید کند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با générer
vénérer
vénérer
اِحتِرام گُذاشتَن، اَرج نَهادَن، حُرمَت گُذاشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
général
général
کُلّی، عُمومی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
généreux
généreux
اِهداکُنَندِه، سَخاوَتمَندانِه، بَخِیل، با سَخاوَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
référer
référer
اِشارِه کَردَن، مُراجِعِه کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dégénérer
dégénérer
زَوال یافتَن، مُنحَطّ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fédérer
fédérer
مُتَّحِد کَردَن، فِدِراسیون
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pénétrer
pénétrer
نُفوذ کَردَن، وارِد کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
gérer
gérer
مُدیریَّت کَردَن، مُدیریَّت کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی