معنی garnir
garnir
تزئین کردن، تزئین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با garnir
garder
garder
نِگَه داشتَن، نِگَه دارید، نِگَهبانی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
garantir
garantir
ضِمانَت دادَن، اِطمینان حاصِل شَوَد، مُطمَئِن شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
gagner
gagner
بُردَن، کَسب کُنید، کَسب کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
grandir
grandir
رُشد کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
partir
partir
تَرک کَردَن، تَرک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
bannir
bannir
اِخراج کَردَن، مَمنوع کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ternir
ternir
لَکِّه دار کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vernir
vernir
لاک زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
partir
partir
تَرک کَردَن، تَرک
دیکشنری فرانسوی به فارسی