معنی expirer
expirer
منقضی شدن، منقضی شود
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با expirer
expirar
expirar
مُنقَضی شُدَن، مُنقَضی شَوَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
empirer
empirer
بَدتَر شُدَن، بَدتَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
expirar
expirar
مُنقَضی شُدَن، مُنقَضی شَوَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
expier
expier
جُبران کَردَن، کَفّارِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
respirer
respirer
دَمیدَن، نَفَس بِکُش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
aspirer
aspirer
آرِزو داشتَن، تَلاش کَردَن، آسپیرِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
exponer
exponer
اِفشا کَردَن، دَر مَعرِض قَرار دادَن، توضیح دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
empiler
empiler
اَنباشتِه کَردَن، پُشتِه، پُشتِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
espérer
espérer
اُمید داشتَن، اُمید
دیکشنری فرانسوی به فارسی