معنی éveiller
éveiller
برانگیختن، بیدار کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با éveiller
réveiller
réveiller
بیدار بودَن، بیدار، بیدار شُدَن، بیدار کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
éveillé
éveillé
بیدار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
veille
veille
بیداری، روزِ قَبل
دیکشنری فرانسوی به فارسی