معنی étonner
étonner
تعجّب کردن، شگفت زده کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با étonner
tonner
tonner
رَعد و بَرق زَدَن، رَعد و بَرق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
s'étonner
s'étonner
تَعَجُّب کَردَن، غافِلگیر شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tâtonner
tâtonner
دَست زَدَن بِه، دَست زَدَن، دَست و پا زَدَن، لَگام زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
détoner
détoner
اِنفِجار کَردَن، مُنفَجِر کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
énoncer
énoncer
بَیان کَردَن، دولَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sonner
sonner
زَنگ زَدَن، حَلقِه، صِدا دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
donner
donner
اِهدا کَردَن، دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
étonné
étonné
شِگِفت زَدِه، مُتِعَجِّب، مُتَحَیِّر
دیکشنری فرانسوی به فارسی