معنی épelant
épelant
هجّی کننده، املا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با épelant
geplant
geplant
بَرنامِه ریزی شُدِه، بَرنامِه ریزی شُدِه اَست
دیکشنری آلمانی به فارسی
pelaut
pelaut
مَلَوان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی