معنی enragé
enragé
عصبانی، خشمگین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با enragé
engagé
engagé
مُتِعَهِّد، نامزَد شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
enrager
enrager
عَصَبانی کَردَن، خَشمگین کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Enrage
Enrage
عَصَبانی کَردَن، خَشمگین کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی