معنی enquêter
enquêter
پرس و جو کردن، بررسی کنید، تحقیق کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با enquêter
enquêteur
enquêteur
مُحَقِّق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
enquête
enquête
نَظَرسَنجی، تَحقِیق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
enquête
enquête
نَظَرسَنجی
دیکشنری هلندی به فارسی
enquêteren
enquêteren
نَظَرسَنجی کَردَن، نَظَرسَنجی
دیکشنری هلندی به فارسی