معنی enfance
enfance
کودکی، دوران کودکی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با enfance
tendance
tendance
گِرایِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
enfoncer
enfoncer
فُرو رَفتَن، فِشار دَهید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Penance
Penance
تَوبِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Enhance
Enhance
اَفزایِش دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
nuance
nuance
لِطافَت، سایِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
nuance
nuance
لِطافَت، تَفاوُت ظَریف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nuance
nuance
لِطافَت، تَفاوُت ظَریف
دیکشنری هلندی به فارسی
nuance
nuance
لِطافَت، تَفاوُت ظَریف
دیکشنری سواحیلی به فارسی