معنی endurer
endurer
تحمّل کردن، تحمّل کن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با endurer
censurer
censurer
سانسور کَردَن، سانسور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
onduler
onduler
مُوج دار کَردَن، مُوج
دیکشنری فرانسوی به فارسی
entourer
entourer
اِحاطِه کَردَن، را اِحاطِه کُنَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ennuyer
ennuyer
کِسِل کُنَندِه بودَن، آزار دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
enduire
enduire
لَکِّه اَنداختَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
endurecer
endurecer
سَخت کَردَن، سِفت شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
indurre
indurre
تَحریک کَردَن، اِلقاء کُنَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
endurecer
endurecer
سَخت کَردَن، سِفت شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pendurar
pendurar
آویزان شُدَن، آویزان کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی