معنی encourir
encourir
تحمّل کردن، متحمّل شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با encourir
encobrir
encobrir
پاکسازی کَردَن، پوشاندَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
recourir
recourir
پَناه بُردَن، تَوَسُّل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
concourir
concourir
رِقابَت کَردَن، رِقابَت کُنَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
entourer
entourer
اِحاطِه کَردَن، را اِحاطِه کُنَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
engourdir
engourdir
بی حِسّ کَردَن، بی حِسّ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
encurtir
encurtir
تُرشی اَنداختَن، تُرشی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
courir
courir
دَویدَن، اِجرا کُنید، مُسابِقِه دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی