معنی encombrer
encombrer
شلوغ کردن، بهم ریختگی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با encombrer
encombré
encombré
پُرجَمعیَّت، بِه هَم ریختِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
encobrir
encobrir
پاکسازی کَردَن، پوشاندَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی