معنی empoisonner
empoisonner
مسموم کردن، سمّ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با empoisonner
emprisonner
emprisonner
حَبس کَردَن، زِندانی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی