معنی empiéter
empiéter
تجاوز کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با empiéter
empirer
empirer
بَدتَر شُدَن، بَدتَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
empiler
empiler
اَنباشتِه کَردَن، پُشتِه، پُشتِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی