معنی émettre
émettre
پخش کردن، منتشر می کنند، منتشر کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با émettre
omettre
omettre
حَذف کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mettre
mettre
پوشیدَن، قَرار دادَن، گُذاشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
admettre
admettre
پَذیرُفتَن، اِعتِراف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
émietter
émietter
ریز ریز شُدَن، فُرو ریختَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
emettere
emettere
پَخش کَردَن، مَوضوع، مُنتَشِر کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mettere
mettere
گُذاشتَن، قَرار دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
omettere
omettere
حَذف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
émeute
émeute
جَمعِیَت شورِشی، شورِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mestre
mestre
اُستاد، مُعَلِّم
دیکشنری پرتغالی به فارسی