معنی embrasser
embrasser
بوسیدن، برای بوسیدن، در آغوش گرفتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با embrasser
embarrasser
embarrasser
شَرمَندِه کَردَن، خِجالَت کِشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
brasser
brasser
دَم کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی