معنی emballer
emballer
بسته بندی کردن، بسته، جعبه کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با emballer
enballer
enballer
کُپِّه کَردَن، بَستِه بَندی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déballer
déballer
باز کَردَن بَستِه بَندی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
embellir
embellir
تَزئِین کَردَن، آراستَن، زیبا کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Smaller
Smaller
کوچِکتَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
empaler
empaler
تِرکاندَن، چوب بَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
embalar
embalar
جَعبِه کَردَن، بَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
embalar
embalar
جَعبِه کَردَن، بَستِه، آرامِش دادَن، بَستِه بَندی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی