معنی électeur
électeur
انتخاب کننده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با électeur
sélecteur
sélecteur
اِنتِخاب گَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
lecteur
lecteur
خوانَندِه، رانَندِگی کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
détecteur
détecteur
تَشخیص دَهَندِه، آشِکارساز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
selecteur
selecteur
اِنتِخاب گَر
دیکشنری هلندی به فارسی
lenteur
lenteur
کُندی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
éjecter
éjecter
پَراندَن، بیرون اَنداختَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی