معنی effectuer
effectuer
انجام دادن، انجام دهد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با effectuer
effectief
effectief
به طور مؤثر، مُؤَثِّر
دیکشنری هلندی به فارسی
affecter
affecter
تأثیر گُذاشتَن، تَاثیر بُگذارَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
effecten
effecten
اَثَرات
دیکشنری هلندی به فارسی