معنی éclore
éclore
تخم گذاری کردن، دریچه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با éclore
écrire
écrire
نِوِشتَن، بَرایِ نِوِشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
valore
valore
اَرزِشمَندی، اَرزِش، شُجاعَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
calore
calore
گَرمایی، گَرما
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
colore
colore
رَنگ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dolore
dolore
اَندوه، دَرد، آسیب رِسانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Score
Score
اِمتِیاز دادَن، اِمتِیاز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
éloge
éloge
سِتایِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
élire
élire
اِنتِخاب کَردَن، اِنتِخاب کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی