معنی éclairer
éclairer
آگاه کردن، روشن کردن، درخشان شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با éclairer
éclaircir
éclaircir
رُوشَن کَردَن، پاک کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déclarer
déclarer
اِعلام کَردَن، اِعلام کُنَد، بَیان کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
éclater
éclater
تِکِّه تِکِّه شُدَن، تَرکیدَن، صِدایِ اِنفِجار دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
éclairé
éclairé
آگاه، رُوشَن شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی