معنی éclabousser
éclabousser
غرغر کردن، پاشیدن، فشاردادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با éclabousser
éclaboussé
éclaboussé
پاشیدِه، پاشیدِه شُد
دیکشنری فرانسوی به فارسی