معنی échoué
échoué
گرفتار، شکست خورد، ناموفّق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با échoué
choqué
choqué
شُوک زَدِه، شُوکِّه شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
échouer
échouer
اَز دَست دادَن، شِکَست بُخُورَد، شِکَست خُوردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
échos
échos
اِنعِکاس ها، پِژواک می کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی