معنی durement
durement
به سختی، سخت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با durement
purement
purement
بِه طُورِ خالِصانِه، صِرفاً
دیکشنری فرانسوی به فارسی
hurlement
hurlement
زوزِه کِشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rarement
rarement
بِه نُدرَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
âprement
âprement
خَشمگینانِه، بِه شِدَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
âcrement
âcrement
بِه طُورِ تُند، تَلخی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
jugement
jugement
حُکم، قِضاوَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sûrement
sûrement
قطعاً
دیکشنری فرانسوی به فارسی
autrement
autrement
وَگَرنَه، دَر غِیرِ این صورَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
doucement
doucement
بِه طُورِ شیرین، بِه آرامی، بِه طُورِ مُلایِم، با نَرمی
دیکشنری فرانسوی به فارسی