معنی disperser
disperser
پراکنده کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با disperser
dispenser
dispenser
تَوزِیع کَردَن، تَوزِیع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dispersar
dispersar
پَراکَندِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dispersar
dispersar
پَراکَندِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
discerner
discerner
تَشخیص دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dispensar
dispensar
تَوزِیع کَردَن، تَوزِیع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dispensar
dispensar
تَوزِیع کَردَن، اِخراج کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
disperare
disperare
نااُمید بودَن، نااُمیدی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
disperdere
disperdere
پَراکَندِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
disposer
disposer
دَفع کَردَن، دَر مَعرِض قَرار دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی