معنی discordant
discordant
خشن، ناسازگار، ناهماهنگ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با discordant
discordant
discordant
ناهَماهَنگ، ناسازگار
دیکشنری هلندی به فارسی
discordante
discordante
خَشِن، ناسازگار، ناهَماهَنگ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
discordante
discordante
ناهَماهَنگ، ناسازگار، خَشِن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
discordante
discordante
ناهَماهَنگ، ناسازگار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Discordant
Discordant
ناهَماهَنگ، ناسازگار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
discordar
discordar
مُخالِفَت کَردَن، مُخالِفَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی