معنی discipliner
discipliner
انضباط برقرار کردن، نظم و انضباط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با discipliner
disciplinar
disciplinar
اِنضِباط بَرقَرار کَردَن، نَظم و اِنضِباط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
disciplinar
disciplinar
اِنضِباط بَرقَرار کَردَن، اِنضِباطی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
discipline
discipline
اِنضِباط، نَظم و اِنضِباط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
discipline
discipline
اِنضِباط، نَظم و اِنضِباط
دیکشنری هلندی به فارسی
disciplinare
disciplinare
اِنضِباط بَرقَرار کَردَن، اِنضِباطی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Disciplined
Disciplined
مُنضَبِط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
disciplineren
disciplineren
اِنضِباط بَرقَرار کَردَن، نَظم و اِنضِباط
دیکشنری هلندی به فارسی
disciplinair
disciplinair
اِنضِباطی
دیکشنری هلندی به فارسی
disciplina
disciplina
اِنضِباط، نَظم و اِنضِباط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی