معنی diminuer
diminuer
کم شدن، کاهش یابد، کاهش دادن، کاهش یافتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با diminuer
diminuir
diminuir
کاهِش دادَن، کاهِش یابَد، کَم شُدَن، کاهِش یافتَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
diminuto
diminuto
خیلی کوچَک، کوچَک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
disminuir
disminuir
کَم شُدَن، کاهِش یابَد، کاهِش دادَن، کاهِش یافتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
diminuto
diminuto
کوچَک، کاهَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
diminuire
diminuire
کَم شُدَن، کاهِش دَهَد، کاهِش دادَن، کاهِش یافتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dominer
dominer
سُلطِه داشتَن، مُسَلَّط شَوَند، غَلَبِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی