معنی déverser
déverser
دفع کردن، ریختن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با déverser
inverser
inverser
بَرعَکس کَردَن، مَعکوس، مَعکوس کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dépenser
dépenser
صَرف کَردَن، خَرج کَردَن، مَصرَف کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déserter
déserter
تَرک کَردَن، بیابان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dévisser
dévisser
آچار کِشیدَن، باز کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déterrer
déterrer
اَز خاک دَرآوَردَن، کَندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
diverger
diverger
واگَرا شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dévorer
dévorer
بَلعیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
verser
verser
ریختَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی