معنی détourner
détourner
انحراف کردن، منحرف کردن، ربودن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با détourner
détourneur
détourneur
اِختِلاس گَر، اِختِلاس کُنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
retourner
retourner
بازگَشت دادَن، بازگَشت، وارونِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
détoner
détoner
اِنفِجار کَردَن، مُنفَجِر کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tourner
tourner
چَرخاندَن، چَرخِش، چَرخیدَن، غَلتیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی