معنی destitution
destitution
استیضاح
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با destitution
restitution
restitution
جُبران، اِستِرداد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Restitution
Restitution
جُبران، اِستِرداد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Institution
Institution
نَهَاد، مُؤَسِسِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
institution
institution
نَهَاد، مُؤَسِسِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
destination
destination
مَقصَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Institution
Institution
نَهَاد، مُؤَسِسِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی