معنی dérouter
dérouter
سردرگم کردن، گیج کردن، متحیّر کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با dérouter
dérouler
dérouler
باز کَردَن رول ها، گُشودَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déporter
déporter
اِخراج کَردَن، تَبعِید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
démonter
démonter
پیاده شُدَن، جُدا کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
découper
découper
بُرِش زَدَن، قَطع کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dénouer
dénouer
باز کَردَن گِرِه ها، باز کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
écouter
écouter
گوش دادَن، گوش کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
router
router
مَسیر دادَن، رُوتِر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
douter
douter
شَک کَردَن، شَک
دیکشنری فرانسوی به فارسی